1- نهی از همت بیش از حد در رزق و روزی : اگر خداوند رحمان عهده دار رزق و روزی ما شده پس بیش از اندازه همت گماردن برای چه ؟
قال علی (ع) : استنزل الرزق بالصدقة
روزی را بوسیله صدقه دادن بر خود فرود آورید(تفسیر معین ص403)
2- نهی از حرص در مال دنیا : اگر روزی از طرف خداوند سبحان بین بندگان تقسیم شده پس حرص و علاقه شدید به جمع آوری ثروت و مال دنیا برای چیست ؟
قال علی (ع) : الحرص ینقص قدر الرجل و لا یزید فی رزقه
حرص (علاقه شدید بمال دنیا) از قدر و منزلت انسان می کاهد و چیزی به روزی او افزوده نمی کند (تفسیر معین ص569)
3- حساب روز قیامت : اگر حساب روز قیامت از طرف خداوند حق است ، پس جمع مال برای چیست ؟
قال علی (ع) : جعل الله لکل عمل ثوابا و لکل شی ء حسابا
خداوند برای هر عمل نیک ، پاداشی و برای هر چیزی (کاریکه انجام می دهیم) حسابی قرار داده (تفسیر معین ص469)
4- نهی از تنبلی : اگر اجر و ثواب و پاداش الهی در مقابل اعمال بندگان حق است ، کسالت برای چیست ؟
قال الباقر (ع) : ایاک و الکسل والزجر فانهما مفتاح کل شر
دوری کن از تنبلی و اظهار عجز و ناتوانی زیرا ایندو کلید همه بدیهاست (منتهی الآمال)
5- نهی از بخل : اگر جبران نمودن الهی در انفاقات مالی حق است پس بخل برای چیست ؟
قال النبی (ص) : اقل الناس راحة البخیل
بخیل راحتی ندارد (تفسیر معین)
6- نهی از معصیت : اگر عقاب الهی بوسیله آتش جهنم حق است ، معصیت و گناه برای چیست ؟
قال علی (ع) : الذنوب داء و الدواء الاستغفار و الشفاء عن لا تعود
گناه مریضی روح و استغفار دوای آن است و شفا و عافیت از آن بازنگشتن بدان است (تفسیر معین)
برای مشاهده ادامه موعظه به ادامه مطلب بروید :
7- نهی از خوشی بیش از حد : اگر مرگ حتمی و حق است ، پس خوشحالی (بیش از حد) برای چیست ؟
قال النبی (ص) : کفی بالموت واعظا
یاد مرگ و توجه بدان برای پند و نصیحت کافیست(معراج السعاده)
8- نهی از حیله : اگر عرضه شدن اعمال بندگان در مقابل محکمه الهی حق است ، پس مکر و حیله برای چیست ؟
قال النبی (ص) : المکر و الخیانه و الخدیعه فی النار
مکر و خیانت و خدعه و حیله سبب رفتن به آتش جهنم است(تفسیر معین)
9- نهی از غفلت : اگر دشمن بودن شیطان حق است ، غفلت برای چیست ؟
قال الحسن (ع) : لجواب فی معنی الغفله . ترکک المسجد و طاعتک المفسد
از امام (ع) سوال شد : چه چیز سبب غفلت می شود ؟ فرمودند : 2 چیز : ترک مسجد و اطاعت از انسان مفسد(المواعظ العددیه)
10- نهی از خودپسندی : اگر عبور و گذشتن از صراط حق است ، پس خودپسندی برای چیست ؟
قال الصادق (ع) : من اعجب بنفسه هلک
کسیکه خودپسند باشد هلاک گردد (تفسیر معین)
11- تسلیم درباره قضا و قدر الهی : اگر کارهای الهی به قضا و قدر است ، پس محزون شدن برای چیست ؟
قال النبی (ص) : قال الله : من لم یرض بقضائی و لم یؤمن بقدری فالیلتمس الهاً غیری
کسی که راضی به قضاء من نباشد و ایمان به مقدرات من نداشته باشد پس خدایی غیر از من انتخاب کند (تفسیر معین)
12- نهی از دلبستگی به دنیا : اگر فانی شدن دنیا حق است ، پس اطمینان و دل بستن بدان برای چیست ؟
قال علی (ع) : انما الدنیا کالسم یاکله من لا یعرفه
دنیا (محبت آن و دلبستگی بدان) مانند سم است کسی از آن استفاده می کند که آن را نمی شناسد (تفسیر معین)
متن عربی موعظه:
جاء الیه رجلٌ فقال له : بابی انت و امی یا ابن رسول الله علّمنی موعظة . فقال له (ع) :
1- اِن کان الله تبارک و تعالی قد تکفل بالرزق فاهتمامک لماذا ؟
2- و اِن کان الرزق مقسوماً فالحرص لماذا ؟
3- و ان کان الحساب حقاً فالجمع لماذا؟
4- و ان کان الثواب عن الله حقا فالکسل لماذا ؟
5- و ان کان الخلف من الله عزوجل حقا فالبخل لماذا ؟
6- و ان کان العقوبة من الله عزوجل النار فالمعصیة لماذا ؟
7- و ان کان الموت حقا فالفرح لماذا ؟
8- و ان کان العرض علی الله حقا فالمکر لماذا ؟
9- و ان کان الشیطان عدوا فالغفلة لماذا ؟
10- و ان کان الممرّ علی الصراط حقا فالعجب لماذا ؟
11- و ان کان کل شیء بقضاء و قدر فالحزن لماذا ؟
12- و ان کان الدنیا فانیة فالطمانینة الیها لماذا ؟
( منتهی الآمال)